(به پرندههایِ «استقلال») آخرین تصویری که از تو به یاد دارم، در میانِ جمعیتی بود رنگین، هر کدام به یک رنگ، متعلّق به یک گروه، خشمگین و …
خُلنگِار
(به پرندههایِ «استقلال») آخرین تصویری که از تو به یاد دارم، در میانِ جمعیتی بود رنگین، هر کدام به یک رنگ، متعلّق به یک گروه، خشمگین و …
سیزده، چهارده سال پیش، اون موقع که هنوز اینترنت اینجاها نبود، یه چیزی بود به اسمِ BBSِ «پیام» که با تلفن بهش یه عدّه بیکار که ورژنِ الانشون …
As a man “15” Must be an important number for you: Before your thirty you ough to have affairs with women 15 years older and after that, …
دیگه خسته شدم... بعد از این همه سال، رفتارش با هام تویِ این یه سالِ گذشته خیلی عوض شده. همش با اون دخترۀ ابرو جِنّی میره دَدَر. اصلاً …
مراسم. استاکینگِ سیاه. ساکسیفون. پاکتِ نامه. شهرِ فرنگ. صداقت. خاکستری. چهارراه. نمک و لیمو. نُت. سکوت. مستیِ سفید. تاریک. روح. کادیلاک. مو. …
انسانها بد نیستن، خوب هم نیستن؛ انسانها بیشتر مریض و کمتر مریضن.
از پلّههایِ هواپیما بالا میرود. در حالیکه کولهپشتیش را از این دوش به آن دوش میاندازد، با حرکتِ سری به مهماندار سلام میکند. دوباره …