شکنجه‌هایِ رخت‌خوابی

5
(8)
         پس چی شد این که اون موقع‌ها می‌گفتی تختِ کوئینِ من احتیاج به یه کوئین داره؟
         بگم غلطِ زیادی خوردم بی‌خیالِ من و این جمله‌ای که معلوم نبوده چِم بوده اون لحظه گفتم می‌شی؟ خانم غلط کردم! یه چیزی گفتم!
         همیشه عمرت همین بوده! یه چیزی گفتی بعدش هم پشیمون شدی. منِ خر رو بگو که رویِ حرف‌هایِ تو همیشه حساب باز کردم.
         دیگه حساب باز نکن خب. تمومش کن! من دیگه تو رو دوست ندارم…
         وایسا ببینم! نکنه تو خیال می‌کنی من هنوز تو رو دوست دارم؟!
         دوست نداری دیگه! آقا من تو رو دوست ندارم تو هم منو دوست نداری دیگه! قضیه خیلی ساده‌ست! بذار برو دیگه! واسه چی موندی؟
         واسه این موندم که بدبخت دلم برات می‌سوزه! اگه من برم تویِ بیچاره چی‌کار می‌خوای بکنی؟
         تو دلت برای من زمانی بسوزه که تو پیشمی! تو بری من خیلی خیلی هم حالم خوب می‌شه!
         آره! می‌دونم! خیلی حالت خوب می‌شه. مثل اون زمستونی که دو هفته گذاشتمت رفتم و برگشتم دیدم ده کیلو لاغر شده بودی و ریشت رسیده بود به کفِ زمینو و بدنت نزدیک بود که کرم بذاره؟ خیلی حالت خوب می‌شه! بدبخت سینه‌پهلو کرده بودی داشتی می‌مُردی! اگه اون شب بهت نرسیده بودم اون ننه‌ت باید می‌رفت واسه‌ت دنبال قبر.
         کی داره از ننه حرف می‌زنه! ننه‌م هر چی باشه منو ول نکرده با بقال محل فرار کنه!
         اگه هم کرده خوب کرده! منم باید بکنم!
         آره بکن! هفته پیش خونه مسعود اینا خوب نشون دادی که پتانسیلش رو داری! آشغال!
        
         ببین من دیگه از تو خسته شدم! من حـــــــــالم از تو بهم می‌خوره!
         منم از تو حالم بهم می‌خوره! از اون خیکِ شیکمت! از اون غبغت! از اون ریشات! از اون هیکلت! خیال می‌کنی واسه چی تا همین الان هم موندم؟ دلم برات می‌سوزه بدبخت!
         آقا جون نسوزه! دلت برام نسوزه! آی ایها‌ الناس! ما اگه نخوایم این زنیکه دلش واسه ما بسوزه کی رو باید ببینیم!
         صداتو خفه کن نصفِ شبی! بی‌‌آبرو!
         خفه خودت و هفت جد و آبادت شین! آقا جان می‌خوام اصلا بمیرم! سینه پهلو کنم. شیپیش بذارم! می‌خوام از گرسنگی تلف شم! می‌خوام تنها باشم! منو ول کن! می‌خوام تنها باشم!
         باشه. باشه! ببین پس دوباره به من مسج ندی که دلم برات تنگ شده و بی‌خیال شو و تو رو خدا بر…
         نه! نه! خیالت راحت! دیگه از من مسج نمی‌گیری! تو فقط برو! فقط برو!
         باشه! ببین من فردا صبح می‌رم! شماره خطمم عوض می‌کنم! دستت دیگه به من نمی‌رسه! همینو می‌خوای؟
         آره! دقیقا همینو می‌خوام! ولم کن آقا جان! بسه! بسه دیگه! هفت سال شد دیگه! هفت سالِ داریم همدیگه رو شکنجه می‌دیدم. هفت سالِ داریم خونِ همدیگه رو می‌کنیم تو شیشه… بس کن دیگه! برو! بذار جفتمون بریم دنبال زندگیامون بلکه که آدم شدیم هر دومون! از این زندگی عن‌مرغی راحت شدیم!
         باشه! اگه اینو می‌خوای باشه! من فردا صبح وسائلمو جمع می‌کنم می‌رم. ببینیم تو می‌تونی از زندگیِ عن‌مرغی‌ت راحت شی!
         برو! برو! اصلا زودتر از اینا باید می‌رفتی.
        
         لعنتی چه سرد شده امشب! حرومزاده.
         بهت هی گفتم اون شوفاژ رو هواگیری کن نکردی، حالا نِق می‌زنی که سرد شده؟
         بابا صبح اومدم هوا گیری کنم این یاروشو، چیه اسمش… شافتولشو گیر نیووُردم.
         تو دسته کلیدِ انباریه. توی کشوی دمِ دره.
         خُب چرا قایمش می‌کنی؟ این لامصبو بذار یه جائی تو چشمم باشه.
         قایم نکردم تواَم! همیشه همونجا بوده دیگه! تو گیجی! راستی این زهره هم گفت اگه می‌شه بری شوفاژ اونا رو هم درست کنی!
         غلط کرد! زنیکه آشغال دو تا نرّه‌خر داره اونا براش درست کنن.
         بیچاره شوهرش مُرده خب برو براش بکن دیگه!
         نمی‌کنم! چطور اون می‌بینه من جای پارکینگ‌م کمه می‌آد جوری ماشینش رو می‌ذاره که من هر دفعه دهنم سرویس شه پارک کنم! به پسرش اون روز می‌گم لطف کن به مامانت بگو ماشینش رو یه خورده اونورتر بذاره. روشو کرده اونور خودش رو زده به نشنیدن! اونوقت حالا می‌گه برم براش شوفاژ درست کنم؟ حتماً هم می‌رم!  
         از اول تو می‌گفتی به اینا رو نده‌ها! هرچیت بد باشه، آدم شناسی‌ت خوبه!
         به حرف‌های دیگة منم یواش یواش می‌رسی! شوفاژِ خودمون رو هم فردا صبح، قبل از اینکه برم درستش می‌کنم. اون سیگار و جاسیگاری رو به من بده.
         بیا. یه دونه بیشتر توش نیست. نصفشو بکش، منم بکشم.
         اون کبریت رو هم بده. این فندکه نمی‌زنه سگ‌پدر. اون پتو رو بکش رو خودت سرما نخوری.
         بیا این‌ورتر تو هم. همیشه خدا هم که سردی! بیا یه خورده لااقل به من بچسب یه خورده گرم شی! مردم شوهر دارن ما هم شوهر داریم! ما باید گرمش کنیم!
         خب حالا. داد نزن! ساعت سه نصفه شبه ها! بیا بگیر این سیگارو.
         بتکونش بعد بده… پردِهِه خوشگل شد‌ها!
         آره! خوب شد اون آبیه رو نگرفتیم. این بهتره. کلفت‌تر هم هست.
         فردا بریم این فیلمه. برش می‌دارن‌ها.
         آره. شاید هم رفتیم. یه روز هم باید بریم خونه مامانم اینا.
         می‌ریم. شبِ جمعه می‌ریم. اون ریشات رو هم لطفاً بزن! عین اسامه‌بن‌لادن شدی.
         تو هم ریشه موهات سفید شده‌ها. ببین اینجاش. فردا برات رنگ می‌کنم. بیا این‌ورتر یه خورده. ناز می‌کنی چرا؟ بیشتر! بیا این‌ور‌تر خره.
         جون به جونت کنن آدم بشو نیستی!
         آره! چون خرِ تو هستم! خرِ تو که آدم نمی‌شه! بیا یه ماچ بده ببینم!
        
         هنوزم می‌گم؛ این تختِ کوئینِ من یه کوئین احتیاج داشت…

شکنجه‌های رخت‌خوابی
با همراهیِ مهرانا 

Rate This

We are sorry that this post was not useful for you!

Let us improve this post!

Tell us how we can improve this post?

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *