۱- یکی بود، یکی نبود. یه آدمِ خوب و باهوش و بسیار کوشا بود که تویِ زندگی سختیِ زیادی کشید، ولی بسیار تلاش کرد و سرانجام به مقامهایِ بالا رسید و به همه کمک کرد و همواره ازش به Read more
از فردایِ روزِ ازدواج، هر روز صبح، قبل از رفتن سرِکار، مرد زن رو بیدار میکرد تا ویتامینها و قرص کلسیمش رو بهش بده.
زن تو خواب و بیداری غر میزد و یه «بذار بخوابم»ِ مبهم نثار Read more
پسرک لاغراندام با تردید از روی صندلیش بلند شد و مِنمِنکنان گفت:
– من… من دقیقاً نود روزه… نود روزه که لب به مشروب نزدم.
حاضرین جلسه نامنظم برای پسرک دست زدند.
فرانک که وسط نیمدایرة صندلیها Read more
– حوصله داری یه ذره باهات دردِ دل کنم؟
– …
– وقتی تو اومدی که با من زندگی کنی، واکنش افراد عجیبغریب بود. اول همه تعجب کرده بودن که چی شد بالاخره این مرد دل به یه زن Read more
(به «مینا جانِ» شهیار)
پروفایلش خصوصی بود. همه این سالها. واسه همین عکسش تویِ اون قابِ دایرهای انقدر کوچیک بود که مجبور میشدم با یه برنامه ذرهبین بزرگش کنم تا ببینم چجوری شده. عکسِ بزرگ شده هم Read more
(برایِ محسن)
من در چهل سالگی باز شدم صفر. باز رسیدم به هیچ.
مهریه، نفقه، خونه، ماشین، همه اثاث مال تو.
شیش روزِ سارا هم مالِ تو.
اتاقِ بچگیهایِ خونه پدری مالِ من.
جمعههایِ سارا هم مالِ من.
Read more
این دوران همهش هم بد نبود. خوبیهایِ زیادی هم داشت. بخصوص اسفندی که گذشت. بیشتر از همیشه باعث شد همو بشناسیم، بیشتر از همیشه با هم حرف زدیم، بیشتر فیلم دیدیم. تو، اون ورِ تخت، زیرِ نورِ چراغِ رویِ Read more
حضانتِ سارا؛ تلاشم برایِ باز دیدنت.
The young doctor who was sent to the rural area, sixty years ago, died yesterday. He was the only physician who was providing health services to all the five thousand inhabitants. As he was ethically obliged to not get Read more
https://rhettbutler.ca/wp-content/uploads/بیدوباره-.mp3
با همراهیِ مهرانا با وامی از ترانهٔ تنگو از لارا فابین و ترانهٔ «هنوز»: نوشتهٔ شهیار قنبری، آهنگ و پیانویِ فریبرز لاچینی، تنظیم اریک و صدای ستار
– همیشه فکر میکردم اینائی که میآن میشینن روی این صندلیهایِ بلند جلوی بارمَن و بدون توجه به اینور و اونورشون زل میزنن به این شیشههای مشروبِ روبهروشون باید حالشون خیلی بد باشه. باید به تهِ خط رسیده باشن…