بعضی وقتها یه مینیمال، از هرچیزِ کاملی، کاملتره.
گاهی اوقات، یه داستانِ شیش کلمهای، میارزه به کل یه کتابخونه.
گاهی یه تکپلان، میارزه به کلِ آرشیوِ فیلمخونۀ ملّی…
گاهی یه تکپلان، میارزه به کلِ آرشیوِ فیلمخونۀ ملّی…
یه آرشه به همة ارکستر.
خیلی وقتها یه بیت از تمامِ یه دیوان بهتره…
یه آلاچیق گوشه حیاط از همه جاهای یه شهردنجتره…
یه گلبرگِ یاس، از کاخِ کاترین هم دیدنیتره.
یه آلاچیق گوشه حیاط از همه جاهای یه شهردنجتره…
یه گلبرگِ یاس، از کاخِ کاترین هم دیدنیتره.
وقتهائی هست که با یه دولو خوشگله بیشتر از یه رویال فلاش میبری…
لمسِ یه تارِ مو بهت بیشتر میچسبه تا یه همخوابی…
لمسِ یه تارِ مو بهت بیشتر میچسبه تا یه همخوابی…
یه دم داغترت میکنه تا همة شیشه عطر.
گاهی میشه که یه پِیکْ مستترت میکنه تا کلِّ خمره…
از ترکشِ یه پر بیشتر زخم میخوری تا تمامِ گولّههایِ یه هَنگ!
از ترکشِ یه پر بیشتر زخم میخوری تا تمامِ گولّههایِ یه هَنگ!
گاهی اوقات لحظهای از یه شب، میارزه به کلِّ یه زندگی…
یه بوسه از همة شجرهنامه یه خونواده پرمیوهتر میشه!
نُتِ یه نبض از هر ترکیبی با اون هشتاد و هشت تا کلید سفید و سیاه خوشآهنگتر میشه.
زمانهائی هست که یه «مجموعاً چهل و خوردهای کیلوئی»، میارزه به یه جفت «هشتادوپنج ِ دی»ِ خودش چهل و خوردهای کیلوئی!
مهّم این نیست که تو اندازهت چقدره…
مهّم اینه که تو مینیمالی،
مینیمالی ولی همه چی توت هست.
لااقل «تا» هنوز هست…
«بعضی وقتها» «تا هنوز» خودش یعنی «تا همیشه».
«بعضی وقتها» «تا هنوز» خودش یه «مینیمالِ کامل»ه!
Music: “Toll of War”
By: Karen Marie Garrett
معرکست …
چقدررر شیرین، تلخه🥺🥺🥺 هربار میخونم باز اشکم در میآد…😢
هربار بشنوی، به اندازهی بار اول ویران میشی🥺 میدونی آدمو دچار میکنه؛ مچاله و بیچاره… محشرههه👍👍👍
بار اول گوش كردن من تبديل شد به تكرار و تكرار ، نياز به يك پياده روي تنهايي در سرماي منفي ١٠ درجه