نتهایِ آهنگِ والسِ مهتاب مثل دودِ رقصانِ سیگارش در فضایِ اتاق به پرواز در میآیند.
گیلاسهایِ من و او، گواهانِ معاشقههائی خاموش، یکییکی میانِ پر و خالی در نوسانند.
او تجسمِ زیبائیست… یک زیبائیِ افسونگر…
ولی من به چهرهاش Read more
نتهایِ آهنگِ والسِ مهتاب مثل دودِ رقصانِ سیگارش در فضایِ اتاق به پرواز در میآیند.
گیلاسهایِ من و او، گواهانِ معاشقههائی خاموش، یکییکی میانِ پر و خالی در نوسانند.
او تجسمِ زیبائیست… یک زیبائیِ افسونگر…
ولی من به چهرهاش Read more
بعد از سه ساعت که هیچ حرفی نزده بود، برگشت سمت همه و گفت:
«حسابِ میز با من.»
خسته از انتظار، از رویِ سه پایه چوبی بلند شد. چشمها را ریز کرد و دوباره نگاهی به دوردست کرد و انگار که دنبال چیزی در تاریکی میگردد، جلویش را با دقت نگریست. اگر ماه میتوانست در نبرد با Read more
وقتی یه رابطه به نتیجه نمیرسه، بیشک یه طرف لیاقتِ طرف مقابل رو نداشته.
لحظهلحظه با شهیار قنبری
به یادِ مهتاب میرزائی
برایِ محمد یعقوبی
https://rhettbutler.ca/wp-content/uploads/2023/01/آزاد.mp3
با همراهیِ مهرانا و سُمی
– تمامِ ترانهها، اجراها و آهنگها از شهیار قنبری
پای گوشماهیها – تنظیم از Steve McCrum/ناب – تنظیم از Read more