Bullog

خُل‌نگِار

حسادت 5 (5)

    دیگه خسته شدم… بعد از این همه سال، رفتارش با هام تویِ این یه سالِ گذشته خیلی عوض شده. همش با اون دخترۀ ابرو جِنّی می‌ره دَدَر. اصلاً محلِ سگِ منم نمی‌ذاره. فکر می‌کنه من خرم. داره Read more

تایتِل 5 (4)

  مراسم. استاکینگِ سیاه. ساکسیفون. پاکتِ نامه. شهرِ فرنگ. صداقت. خاکستری. چهارراه. نمک و لیمو. نُت. سکوت. مستیِ سفید. تاریک. روح. کادیلاک. مو. گوشواره. آشتی. درمان. تنهائی. سرخ‌کرده. پارمزان. پُل‌ نیومن. ب‌ِثِ‌ژِ. کال‌ویتینگ. رایش. جیگمول. راش‌هایِ دور انداختنی. شال‌گردن. Read more

قانون صد و چهارم پاشا 4.5 (4)

  انسان‌ها بد نیستن، خوب هم نیستن؛ انسان‌ها بیشتر مریض و کمتر مریضن.  

سلامتِ روح و گوشِ میانی 5 (6)

    از پلّه‌هایِ هواپیما بالا می‌رود. در حالی‌که کوله‌پشتیش را از این دوش به آن دوش می‌اندازد، با حرکتِ سری به مهماندار سلام می‌کند. دوباره تکّۀ کنده‌شدۀ کارتِ پروازش را چک می‌کند تا از جایِ صندلیش مطمئن شود. Read more

Rule # 41: Don’t waste your time and her lust! 5 (3)

 

If you want to be called a man, you have to make your approach within five seconds of making an eye contact with a pretty, hot girl you want to be with, or it will be all over Read more

Rule # 783 5 (2)

There Are Two Kinds of People in the World: 1)  Those who have seen Firenze. 2) Those who haven’t.

وِرمِنتینو و هارمُنیکا 5 (1)

 

(من قطعاً نمایشنامۀ «داستانِ خرس‌هایِ پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست‌دختری در فرانکفورت دارد» اثرِ «ماتئی ویسنی یک» رو خوندم و بازهم قطعاً این نوشته بعد از خوندن دوباره‌ش نوشته شده و ممکنه خیلی تحتِ تاثیرش باشه. Read more