Bullog

خُل‌نگِار

قانونِ سی‌ و دوّمِ پاشا 5 (4)

  «نداشتن شادی بدتر از داشتنِ غمه.»

حافظۀ هیجانی 5 (2)

  اِ … اِ …. اِ…. این زنِ چقدر قیافش آشناست… من کجا اینو دیدم؟!…. وااااااااای! دارم دیوونه می‌شم…. این کی‌ بود؟…. خدااااا…. این زنِ کی بود؟!!!   …. م‌م‌م‌م‌م‌م‌مم‌م‌م‌م… اِ اِ… آره… خودشه!  این همون دختریه که Read more

آپاتی 5 (4)

  به: رادیون رُمانوویچ راسکُلنیکوف آرتور مورسو‏ جاسیک لازار کریس ویلتون                 و    داریوش شمس.  

با خودم زمزمه می‌کردم: «چند دقیقه Read more

Pasha’s Rule #55: A Real Man 5 (3)

You cannot call a male “Gentleman” if he is not able to make a Dimple under his Neck-Tie Knot.

شیشلیک 5 (1)

در روزگارانِ قدیم سه دوست از راهی می‌گذشتند. یکی از آن‌ها پایش به تکه‌ای چوب گرفت و به روی زمین افتاد. دوّمی او را بلند کرد و سوّمی تکه چوب، توجّه‌ش را جلب کرد، زمین را کند تا به Read more

Pasha’s Rule #141 5 (2)

How to Make an Intimate Seraglio

Whenever you had simultaneously a crush on two girls who are friends, make your decision tight and only pick one of them (better to choose the one you liked less!). Approach her, start Read more

وعده 4.5 (4)

  زنِ ارمنیِ فال‌گیر به دختر گفته بود: «تا یه وعده دیگه می‌آد.» یک روز گذشت… یک هفته گذشت… یک ماه گذشت… یک سال گذشت… یک دهه گذشت و او نیامد. پیرزن هنوز امیدوار است و منتظرِ فردا؛ فردا می‌شود یک قرن…