Bullog

خُل‌نگِار

بازنده 4.9 (17)

 پسرک لاغراندام با تردید از روی صندلیش بلند شد و مِن‌مِن‌کنان گفت:

– من… من دقیقاً نود روزه… نود روزه که لب به مشروب نزدم.

 حاضرین جلسه نامنظم برای پسرک دست زدند.

فرانک که وسط نیم‌دایرة صندلی‌ها Read more

قانونِ سی صد 5 (11)

یه رابطه زمانی عمرش تموم می‌شه که مجموعِ خاطراتِ خوبش از مجموعِ خاطراتِ بدش کمتر بشه. 

 

۱۹ هم‌صدا 4.9 (14)

(برایِ یاس) 

– حوصله داری یه ذره باهات دردِ دل کنم؟

– …

– وقتی تو اومدی که با من زندگی کنی، واکنش افراد عجیب‌غریب بود. اول همه تعجب کرده بودن که چی شد بالاخره این مرد دل Read more

قانون صد و سی و هفت 4.9 (16)

تویِ یه طلاق حتماً و همیشه مقصر مرده. اگه آدم‌مریضه خودش باشه که داستان مشخصه؛ اگه هم نه،  اون بوده که در قدم اول اشتباه انتخاب کرده. 

آگراندیسمان 5 (14)

 (به «مینا جانِ» شهیار)

 

پروفایلش خصوصی بود. همه این‌ سال‌ها. واسه همین عکسش تویِ اون قابِ دایره‌ای انقدر کوچیک بود که مجبور می‌شدم با یه برنامه ذره‌بین بزرگش کنم تا ببینم چجوری شده. عکسِ بزرگ شده هم Read more

قانونِ دو تا مونده به آخرِ پاشا 5 (17)

«به جایِ اینکه دیوانه‌وار عاشقِ یکی باشی که دوسِت داره، یکی رو دوست داشته باش که دیوانه‌وار عاشقت باشه.»

الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ 4.7 (15)

(برایِ محسن)

 

من در چهل سالگی باز شدم صفر. باز رسیدم به هیچ.

مهریه، نفقه، خونه، ماشین، همه اثاث مال تو.

شیش روزِ سارا هم مالِ‌ تو.

اتاقِ بچگی‌هایِ خونه پدری مالِ من.

جمعه‌هایِ‌ سارا هم مالِ من.

Read more