گیلاسِ مشروب و فندک رو گذاشت رو میز و نشست روبهروش. یه سیگار درآورد و …
ادامه ندارد.
گیلاسِ مشروب و فندک رو گذاشت رو میز و نشست روبهروش. یه سیگار درآورد و …
ادامه ندارد.
– یه دقیقه تکون نخور خودشه… نوکِ انگشتم رو دنبال کن. این شکلی که میکشم رو گونهت؛ Φ. الان برات درست و حسابی توضیح میدم چرا عاشقت شدم.
– باز مست شد!
– نه اتفاقاً! مست نیستم! امشب اصلاً Read more