Bullog
خُلنگِار
The love luck 5 (4)
October 6, 2016
Stories
– What is this?
– What?
– This. Here.
– Nothing… Nothing important. Not anymore. Got an appointment on Thursday for removing it.
– It’s printed on your heart. Probably it should be an acronym of your Read more
سگ و زن 4.8 (5)
August 28, 2016
Stories
مردِ تنها بعد از مدّتها دل از سگش کند و راهی خیابان شد. در آن گرگ و میشِ شب در مرکزِ شهر فقط سیاهها و فاحشهها را میشد دید. دلش یک زن میخواست. یک برخورد پوست با پوست. یک Read more
نشدنی 5 (12)
August 10, 2016
Movies & Cinema, Stories
https://rhettbutler.ca/wp-content/uploads/نشدنی.mp3
«نشدنی» با همراهی مهرانا
– همیشه فکر میکردم اینائی که میآن میشینن روی این صندلیهایِ بلند جلوی بارمَن و بدون توجه به اینور و اونورشون زل میزنن به این شیشههای مشروبِ روبهروشون باید حالشون خیلی بد Read more
من و تو. فقط من و تو. 4.5 (4)
June 19, 2016
Stories
بعد از این همه سال… بالاخره شد… کی باورش میشد… تو شوهر کردی، من اونجوری شدم… راهامون موازی هم اومد تا آخرش اینجا باز به هم رسیدیم… ولی خوبیش اینه که دیگه باهمیم… Read more
دوبارهها 5 (5)
April 26, 2016
Stories
نشستهای رو به من، رویِ این صندلیهایِ قشنگ ولی ناراحت. امواجِ دریا به سمت ما نزدیک و نزدیکتر میشود. هر بار نزدیکتر از بارِ قبل. نه من به چشمهایِ تو نگاه میکنم و نه تو. حتی بعد از بالا Read more
مِیُلوگ 4.6 (5)
January 29, 2016
Stories, خلمستیها
– میدونی چیه؟
– چیه؟
– تو وقتی مشروب نمیخوری خیلی…
– Read more
یک اتفاق نهچندان ساده 5 (9)
December 28, 2015
Stories
بعد از چهارده سال که از آخرین دیدارشان میگذشت، بطور اتفاقی در یک روز، یک ساعتِ مشترک، به یک نمایشگاهِ نقاشی رفتند.
زن شروع کرد از چپ تابلوها را دیدن و مرد از راست نمایشگاه را دور زد. Read more