Bullog

خُل‌نگِار

آپاتی 5 (4)

  به: رادیون رُمانوویچ راسکُلنیکوف آرتور مورسو‏ جاسیک لازار کریس ویلتون                 و    داریوش شمس.  

با خودم زمزمه می‌کردم: «چند دقیقه Read more

شیشلیک 5 (1)

در روزگارانِ قدیم سه دوست از راهی می‌گذشتند. یکی از آن‌ها پایش به تکه‌ای چوب گرفت و به روی زمین افتاد. دوّمی او را بلند کرد و سوّمی تکه چوب، توجّه‌ش را جلب کرد، زمین را کند تا به Read more

وعده 4.5 (4)

  زنِ ارمنیِ فال‌گیر به دختر گفته بود: «تا یه وعده دیگه می‌آد.» یک روز گذشت… یک هفته گذشت… یک ماه گذشت… یک سال گذشت… یک دهه گذشت و او نیامد. پیرزن هنوز امیدوار است و منتظرِ فردا؛ فردا می‌شود یک قرن…

هذلولیِ عشقی 5 (1)

    دو زن عاشقم بودند. دوّمی، هنوز هم. آن دیگری خود را کُشت وقتی فهمید که من کسِ دیگری را دوست دارم. افسوس که آن‌کس من را دوست نداشت و درعوض عاشقِ مردی بود که زنش خود را Read more

آرزوهایِ بزرگِ نازنینانِ کوچکِ ما 5 (3)

 

 

امشب تولّدِ بیست و هفت سالگیِ «ترنّم» دخترمه.

  –         خُب؟ که چی؟ چون کتاب نمی‌خونه و مثلِ شما فکر نمی‌کنه، من نباید باهاش باشم؟ –    Read more

Pasha’s Advice 0 (0)

  “Whenever you felt weak, play Godfather OST in your mind and make a posture like Michael Corleone‘s shown in the picture.”        

فلش‌ فوروارد 5 (2)

–  سلام… –  … –  سلام! –  … –  جواب سلامم رو نمی‌دی؟ – خیلی بی‌لیاقتی. –  مرسی! –  … – دلم خیلی برات تنگ شده… – خیلی Read more