Bullog

خُل‌نگِار

حافظۀ هیجانی 5 (3)

  اِ … اِ …. اِ…. این زنِ چقدر قیافش آشناست… من کجا اینو دیدم؟!…. وااااااااای! دارم دیوونه می‌شم…. این کی‌ بود؟…. خدااااا…. این زنِ کی بود؟!!!   …. م‌م‌م‌م‌م‌م‌مم‌م‌م‌م… اِ اِ… آره… خودشه!  این همون دختریه که Read more

آپاتی 5 (5)

  به: رادیون رُمانوویچ راسکُلنیکوف آرتور مورسو‏ جاسیک لازار کریس ویلتون                 و    داریوش شمس.  

با خودم زمزمه می‌کردم: «چند دقیقه Read more

شیشلیک 5 (2)

  در روزگارانِ قدیم سه دوست از راهی می‌گذشتند. یکی از آن‌ها پایش به تکه‌ای چوب گرفت و به روی زمین افتاد. دوّمی او را بلند کرد و سوّمی تکه چوب، توجّه‌ش را جلب کرد، زمین را کند تا Read more

وعده 4.6 (5)

  زنِ ارمنیِ فال‌گیر به دختر گفته بود: «تا یه وعده دیگه می‌آد.» یک روز گذشت… یک هفته گذشت… یک ماه گذشت… یک سال گذشت… یک دهه گذشت… پیرزن هنوز امیدوار است و منتظرِ فردا؛ فردا می‌شود یک قرن…

هذلولیِ عشقی 5 (2)

    دو زن عاشقم بودند. دوّمی، هنوز هم. آن دیگری خود را کُشت وقتی فهمید که من کسِ دیگری را دوست دارم. افسوس که آن‌کس من را دوست نداشت و درعوض عاشقِ مردی بود که زنش خود را Read more

آرزوهایِ بزرگِ نازنینانِ کوچکِ ما 5 (4)

 

 

امشب تولّدِ بیست و هفت سالگیِ «ترنّم» دخترمه.

  –         خُب؟ که چی؟ چون کتاب نمی‌خونه و مثلِ شما فکر نمی‌کنه، من نباید باهاش باشم؟ –    Read more

Pasha’s Advice 5 (2)

  “Whenever you felt weak, play Godfather OST in your mind and make a posture like Michael Corleone‘s shown in the picture.”