Bullog

خُل‌نگِار

!نوشتن یک بیست و پنج در تاریکیِ یک دموکراسی 5 (3)

بعضی از تجربه‌ها، می‌رن می‌شینن روی یه قسمت روحِ آدم، مثِ مته، سوراخش می‌کنن و مسخت می‌کنن!

تئاتر‌های «محمد یعقوبی» برای من این مته‌ست! وقتی می‌شنوم یه کارِ جدید قراره داشته باشه، یه جوری می‌شم! دیدین هِی منتظر یه Read more

یک انزوایِ خواستنی! 4.2 (5)

یکی از نکات بسیار مثبت این وبلاگ (یا شاید تنها حسنش) اینه که کسی نمی‌خوندش!

عادت 5 (1)

دیروز جائی خوندم:

«اگه از کسی خوشت نیومد باهاش نخواب؛ چون ممکنه عاشقش بشی!»

What’s the matter? The Grey Matter? 5 (4)

 

مادة خاكستري رو كه مي‌شناسين؟! هموني كه تو مخ‌تونه! هموني كه اگه نداشته باشين يا كم داشته باشين فرقي با جلبك و لاک‌پشت نخواهيد داشت! آها! گرفتين كه كي‌ رو مي‌گم؟ آباريكلا! تازگي از طرف دانشگاه Irvin UC Read more

static 5 (4)

ضربه ناگهانی، انکار، کرختی، افسردگی، ترس، شک، درک، پذیرش… پیشروی! پس من چرا هنوز در آن ناگهانِ داغونِ اولی موندم؟!

Your Only Flaw 5 (1)

Do you know what is wrong with you?

👇

“There isn’t any!”

 

میخ بخ، نخ نخ! 5 (4)

آقا جانِ من، خانم بزرگ! من یه چند تا توضیح بدم:

1- بنده حالم خیلی خوبه! یه مدت دلم درد می‌کرد(دل بالایی) قرص هم طبق معمول نخوردم، از اونجایی که پروردگار کلی به من حال داده و یه حافظه Read more