شبِ چارشنبهسوری به ثریا گفته بود که به همه بگه روزِ اول رو میشینه خونه.
هوا که تاریک شد و دید که دیگه قرار نیست کسی بیاد، دانمارکیها رو از روی میز برداشت و برگردوند تو جعبه، یه بشقابِ Read more
شبِ چارشنبهسوری به ثریا گفته بود که به همه بگه روزِ اول رو میشینه خونه.
هوا که تاریک شد و دید که دیگه قرار نیست کسی بیاد، دانمارکیها رو از روی میز برداشت و برگردوند تو جعبه، یه بشقابِ Read more