Bullog

خُل‌نگِار

الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ 4.8 (16)

(برایِ محسن)

 

من در چهل سالگی باز شدم صفر. باز رسیدم به هیچ.

مهریه، نفقه، خونه، ماشین، همه اثاث مال تو.

شیش روزِ سارا هم مالِ‌ تو.

اتاقِ بچگی‌هایِ خونه پدری مالِ من.

جمعه‌هایِ‌ سارا هم مالِ من.

Read more

برای آن زمستان‌ها که گذشت 5 (12)

این دوران همه‌ش هم بد نبود. خوبی‌هایِ زیادی هم داشت. بخصوص اسفندی که گذشت. بیشتر از همیشه باعث شد همو بشناسیم، بیشتر از همیشه با هم حرف زدیم، بیشتر فیلم دیدیم. تو، اون ورِ تخت، زیرِ نورِ چراغِ رویِ Read more

شیش 5 (8)

حضانتِ سارا؛ تلاشم برایِ باز دیدنت. 

An ethical destiny 5 (5)

The young doctor who was sent to the rural area, sixty years ago, died yesterday. He was the only physician who was providing health services to all the five thousand inhabitants. As he was ethically obliged to not get Read more

بی‌دوباره 5 (18)

https://rhettbutler.ca/wp-content/uploads/بی‌دوباره-.mp3

با همراهیِ مهرانا  با وامی از ترانهٔ تنگو از لارا فابین و ترانهٔ «هنوز»: نوشتهٔ شهیار قنبری، آهنگ و پیانویِ فریبرز لاچینی، تنظیم اریک و صدای ستار

سارا و مهشید 5 (10)

 

تو هاگیر واگیر ضدعفونی‌ کردن دسته چرخِ خرید و نشون دادن کارتِ کاسکو بودم که سه‌رخِ آشنایِ یه زن اومد جلوی روم. برقِ چشم‌هایِ سرمه‌ایش تو چندصدم ثانیه منو برد به سال سوم دبیرستان. توی نمایِ بسته‌، چشم‌ها Read more

نازمَلِک 5 (6)

  توی ده پیچیده بود که نازملک عاشق شده. از پیر و جوون همه فهمیده بودن که دخترک اون دختر قبل نیست. با هیچ‌ کس حرفی نمی‌زد. غذا نمی‌خورد. حتی با دوست‌هاش هم زیاد صحبت نمی‌کرد. درواقع Read more