Bullog

خُل‌نگِار

سوءِتفاهم 4.3 (4)

  یه شب مستِ مست کرد، نشست جدّی و محکم با خدا اتمام حجّت کرد: «یا این هفته کاری می‌کنی جایزة پنجاه میلیونی رو ببرم، یا یه‌ کاری می‌کنی دیگه تویِ این دنیا نباشم.»   چند روز بعدش پنجاه Read more

تنها راهِ ممکن 5 (1)

(برای پ)  

دو تا راه دارم برای این «اِی. اِم. الِ.» عزیز. این تنها دوستِ خوب این روزهایِ من:   درمانش کنم یا بی‌خیالش شم.   در سنِ من اگه بخوام برم تو فاز درمان و این حرف‌ها، Read more

بیست دقیقه تأخیر 5 (1)

از ایستگاه «متروتاون» که حرکت کردیم با من که تازه سوار شدم تعدادمون شد شش نفر. یک خانم جوان و یک خانم مسن و دو آقای جاافتاده و یک مرد معتاد. در مسیر، همه ما که در انتهای کوپه Read more

جمع‌آوری اعانات 5 (2)

باهوشی یه نویسنده و اینکه چقدر می‌فهمه یکی از نکاتیه که با خوندن چند خطِ کوتاه به قلمش هم می‌شه فهمید. و این چیزیه که همیشه منو عاشق داستان‌هایِ کوتاه می‌کنه.   «عبدالقادر بلوچ» یکی از همین نویسنده‌هاست که Read more

قضیه علمیه! 5 (1)

باید با پدیده مستی راست برخورد کرد. تمام اونائی که به نوعی نسبت به این قضیه گارد می‌گیرن، ابلهانی بیش نیستن. ابله! به تمام معنی کلمه. قانونِ صد و شصت و نمی‌دونم چندمِ یه بابائی می‌گفت: «هرکی که ندونه Read more

ته‌ سیگار 5 (2)

 

ته‌سیگار   ترانه سرا: رستاک آهنگساز : رستاک تنظیم: م. معروفی

شگون 5 (3)

  تا وقتی اون بود که اهمیت این موضوع خیلی خودش رو نشون نمی‌داد. از روز قبلش خونه رو بوی سیر و شنبلیله و شیوید و ماهی می‌گرفت … نه تنها این موضوعِ تکراری اهمیتی واسم نداشت، تازه شاکی Read more